سیب سرخ خورشید

سیب سرخ خورشید

دریغ از فراموشی لاله ها...
سیب سرخ خورشید

سیب سرخ خورشید

دریغ از فراموشی لاله ها...

مابسیجیان

ویام افراطی بیسواد بزدل جهنّمی !
 ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم / در ره عشق ، جگردار تر از هر مردیم

هر زمان بوی خمینی به سر ما افتد / دور سیّد علی خامنه ای می گردیم

گر حنجره های سابقان خاموش است / خون جگر بسیجیان در جوش است

تا هست بسیج و حضرت خامنه ای / ای پیر جماران علمت بر دوش است

بیا برگردیم...


کربلا منتظر ماست..... بیابرگردیم !!

به خدا محشر کبری ست بیا برگردیم


چه کنم شور عجیبی به دلم افتاده

دیده ام چشمه ی دریاست بیا برگردیم


چه کنم شور عجیبی به دلت افتاده

نگرانی تو پیداست بیا برگردیم


دیدی گفتم خبری هست که ما بی خبریم

راه برگشت مهیاست بیا برگردیم


پرده ها رفت کنار از جلوی چشمانم

فکر بد در سر آنهاست بیا برگردیم


حرمله منتظر ماست به آن جا برسیم

هدفش صورت سقاست بیا برگردیم


صحبت طفل رباب است در آن بحبوحه

صحبت اکبر لیلاست بیا برگردیم


دیدم آنجا که همه حلقه زدند با نیزه

به سر نعش تو دعواست بیا برگردیم


دیدم این سو تو به گودال می افتی آن سو

دشمنت گرم تماشاست بیا برگردیم


دشدشه(۲) تا زد و بر سینه ی تو با چکمه

تا نشست ناله ای برخاست... بیا برگردیم


شاعر: علیرضا خاکساری

چه غریبانه صدازد که مرا آب دهید...




بگذارید کناربدنش گریه کنم

بگذارید به بی سرشدنش گریه کنم


تا که سر داشت نشد پاک کنم خون سرش

مهلتی نیست که چون زخم تنش گریه کنم


بگذارید گلم را که فتاده است به خاک

کنم از چادر مادر کفنش گریه کنم

 

چه غریبانه صدازد که مرا آب دهید

بگذاریدبه سوز سخنش گریه کنم

 

ساربانان مزنیدم به خدا خواهم رفت

اندکی صبر کنار بدنش گریه کنم


شاعر: سید محمد جوادی

ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد...



دلم گرفته بودم دوست داشتم چند خطی بنویسم

رفتم سراغ شعرهای حافظ،اشعار حافظ خیلی ارمش بخش ومثبته.

ازون عشقی که تو اشعارشه لذت میبرم.این اشعارو دیدم:


صلاح کار کجا و من خراب کجا

ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا

دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس

کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا

چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را

سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا

ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد

چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا


تواین چند روز ناراحت بودم بخاطره مشغله ای که داشتم نتونستم درمورد شهدای ترور،شهید باهنر و رجایی و همه کسانی که منافقین آنهارا کشتند بنویسم.

این خلا نمیدونم چگونه جبران میشه خلائی که با ترور شهید باهنر و رجایی خالی ماند وهزاران شهید دیگه.

امّا خدا که باماست و پشتیبان ماست پشتم گرمه.

دیگه دنیا داغون شده همه باهم درگیرند،کشت وکشتار مسلمونا

واین روزها مسلمونها بدجوری اشفتند

وقتی یاد  جسد دختر 3-4ساله ای میفتم که به جرم شیعه بودن سرش بریده میشه...بهم میریزم.

شهادت...خون...شیعه کشی،شیعه سالهاو قرنهاست بااین کلمات اشناست.

نمیدونم چه جوری دشمنان خدا میخواهند جوابگو باشند.

وای بر آنها...

در شگفتم چگونه رجائی که یک معلّم ساده، سخت کوش وفقیری بود وقتی به قدرت رسید ورئیس جمهور شد هیچ تغییری نکرد،در شگفتم...


((شهید فرزانه باهنر و سراسر اخلاق و تواضع ، که خود را وقف خدمت به مردم ستمدیده کرده بود، سرانجام پس از سالها مبارزه و تلاش ،  به همراه یار و یاور دیرینه ا ش " محمد علی رجایی" رئیس جمهوراسلامی ایران ، در هشتم شهریور 1360 در انفجار ساختمان نخست وزیری که به دست منافقین کوردل صورت گرفت ، به مقام منیع شهادت دست یافت .))




برای شادی روحشون سه صلوات بفرستید.